|
دین شناسی ميرچا الياده مؤلف: منصوره توسلّي |
|
|||
|
|
چکیده میرچا الیاده مورخ و پدیدار شناس مشهور دین است. الیاده تألیفات بسیاری
در تاریخ ادیان و دین تطبیقی دارد. وی در درجه اول یک مورخ بزرگ
ادیان است. روش الیاده در تاریخ ادیان، پدیدارشناسی بود. و پژوهش های خویش را بر
دو پیش فرض "مقابله با تحویل گرایی" و "مطالعه تطبیقی"
استوار می کند. بر این اساس وي دین را به امر دیگری تحویل نمیدهد و حقیقت
مستقلی از ساير پديده ها برای آن قایل است. الیاده دین را در مفهوم بسیار کلان و
عامش در نظر می گرفت. نه صرفا به
شکل ادیان نهادینه تاریخی .به نظر الیاده دین یک مبدأ اولی است که اگر وجود نداشته باشد، مردم خود را در جهان گم
می کنند. به بیانی بهتر دین امری هویت بخش است. الیاده
منشاء دین را واقعیت داشتن امر مقدس و مواجهه ی بشر با این امر می داند.
بدین لحاظ نظریه الیاده نظریه ای خدا
گرایانه است. در واقع تعریف دین را از تقسیم امور به مقدس و نامقدس (= دنیوی)
آغاز میکند. و عنصر اساسی و مشترک میان ادیان را همان امر مقدس میداند. به نظر
الیاده ساحت مقدس تنها از طریق بیان غیرمستقیم و به وسیله نمادها و یا اسطورهها،
که خود صورتِ روایی شدة دستهای از نمادها هستند قابل بیان است. ردیابی اسطوره و
بینش اساطیری در ذهن و اندیشه و نهادهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی انسان
امروز، از جمله درونمایه هایی است که الیاده در آثار گوناگون خود بخش هایی را به
آن اختصاص داده است. اما نقش دین این است که شرایط «مواجهه با قدسی را ایجاد
نموده و ارتقا بخشد» و همان گونه که الیاده خود نوشته است: «آدمی را از شرایط
هستی دنیوی و تاریخیاش بیرون آورد و وجود او را به جهانی با کیفیتی دیگرگون و
عالمی ذاتاً متفاوت، متعالی و مقدس فرا بیفکند.» همین نقش اساسی دین که در واقع
بیانگر عالیترین آرزو و آمالهای انسانی است همان چیزی است که در همه اساطیر
کهن و میانه، انعکاس یافته و الگوهای کلی و موضوعات اساسی این اساطیر را شکل
داده است. البته نقد هایی هم بر نظریه
او وارد شده است. که در این نوشتار
به اختصار به مواردی می پردازیم. زندگينامه الياده: میرچاد الیاده (1908 ـ 1986) دین شناس برجسته رومانیایی و متخصص صاحب نام
ادیان تطبیقی است. الیاده پس از تحصیلات مقدماتی در رومانی و ایتالیا، برای مطالعه هندوئیسم به هندوستان
مسافرت کرد و به تحصیل پرداخت. مدتی را نیز برای آموزش یوگا در مراکز راهبان بودایی
در تبت به سر برد. او پس از مراجعت از هند در آمریکا به فعالیت علمی خود ادامه
داد. الیاده در درجه اول یک مورخ بزرگ ادیان است.
او سالها استاد تاریخ ادیان در دانشگاههای مختلف بود. و علاقه وی به فرهنگ و سنت هم بواسطه تاریخ ادیان بود.
آثار الیاده عبارتند از: سیاحت معنوی، تاریخ تطبیقی تکنیکهای
یوگا، منشا عرفان هندی، تاریخ ادیان، شمنیسم، یوگا، رویاها و
رمزها، ولادت عارفانه، اسطوره و نماد، چشماندازهای اسطوره،
باورها و عقاید دینی، سرویراستاری دایرهٔالمعارف دین. روش الیاده در تاریخ ادیان، پدیدارشناسی بود. از این حیث نگاه و روش وی
از نگاه و روش سنت گرایان
متفاوت بود. سنت گرایان معتقدند که سنتی از آغاز، یعنی زمانهای بسیار دور وجود داشته که برخی آن را می آموختند و
امروز هم عده ای نگاهبان آن هستند. الیاده، هیچ
گاه این گونه به سنت نگاه نمی کرد. به نظر وی دین یا اسطوره در دین را می توان از راه پدیدارشناسی شناخت. بر همین
اساس او معتقد بود که باید یک پژوهشگر تاریخ ادیان
یا اسطوره شناس، خود را جای یک اسطوره باور بگذارد و از زاویه دید وی به نقش و معنای دین و اسطوره پی ببرد. روش
و نگرش الیاده در اتمام آثارش آمیزه ای از مردمشناسی، پدیدارشناسی به شیوه
هوسرل، ساختگرایی و تاویل و کشف معنای باطنی یا هرمنوتیک است. نگرش الیاده به دین همان گونه که خود تصریح میکند، متأثر از نگرش "ردولف اوتو"ست و هم چون او شیوه پدیدار شناسی را در مطالعه
دین ترجیح داده است. او همانند اوتو و دیگر پدیدار شناسان دین، پژوهش های خویش
را بر دو پیش فرض "مقابله
با تحویل گرایی" و "مطالعه تطبیقی" استوار می کند. بر اساس نگرش اول برای تبیین دین به اعتقاد الیاده، حوزه دین را باید به
طور مستقل در نظر گرفت. دین را نباید به امور دیگری مانند جامعهشناسی، روانشناسی
و فیزیولوژی، اقتصاد، زبان، هنر و غیره تحویل داد؛ تبیین دین براساس مقولات دیگر
نظیر آنچه ذکر شد، همان فرو كاستن و تحویلگرایی است. تفاوت نظر الياده با
بسیاری نظریه پردازان عصر خویش نظیر دورکیم در اينجاست كه وي دین را به امر
دیگری تحویل نمیدهد و حقیقت مستقلی از ساير پديده ها برای آن قایل است. پیش فرض دوم مربوط به روش بررسی دین است، بر مبنای روش تطبیقی، مطالعه تاریخیِ صرف را که
بر اساس آن، واقعیات را جمع و تنظیم کرده تعمیم میدهند و با بررسی و نقد آنها
به دنبال عللشان میگردند کافی نمیداند، بلکه معتقد است که این عنصر مقایسه و
تطبیق است که این فرآیند را تکمیل میکند و ما را به فراسوی تنوعهای ظاهری می
برد و مفهوم اساسی و هسته مرکزی دین و باورها و رفتارهای دینی را به ما مینمایاند.
به اعتقاد الیاده این امر به ویژه با مطالعه زندگی و دنیای انسان باستانی بهتر
حاصل میشود. در واقع الیاده -بر اساس روش پدیدار شناختی اش- معتقد است که باید از دو
منظر به دین نگریست و مطالعه و تبیین حقیقی دین باید براساس ترکیب این دو منظر
صورت گیرد. در گام اول باید از منظر تاریخ به دین نگریست، دینپژوهان باید سیر تاریخی ادیان را بررسی
کنند. از این نظر که دینپژوهان پیشینه ادیان و تحولات تاریخی آنها را بررسی
میکنند، موضوع مورد بحث آنها تاریخ است. و گام دوم این است که از منظر «مقایسه و تطبیق» به ادیان بنگریم. البته
مورخان هم در بررسیهای تاریخی خود به مقایسه برخی امور میپردازند، ولی به نظر الیاده،
پدیدههای متنوع دینی مانند باورها، اعمال، نمادها، اسطورهها، و... را باید
بدون درنظر گرفتن مکان و زمان اصلی آنها سنجید. زمانها و مکانهای این مظاهر
دینی فرق میکند، امّا همه آنها یکسانند و میتوان همه آنها را در آزمون
قیاس نهاد. مفهوم دین از نظر الیاده این مطلب را الیاده در کتاب مقدس و نا مقدس توضیح داده
است، نکه اصلی که الیاده در این کتاب به تشریح آن می پردازد این است که دین از
تقسیم امور به مقدس و نامقدس (= دنیوی) آغاز میگردد. و عنصر اساسی و مشترک میان
ادیان را همان امر مقدس میداند. اتو، امر مقدس را در مواجهه با خداوند میجست.
اشکال نظر اتو این بود که قابل تعمیم به همهی ادیان نیست، امر قدسی به معنایی
که اتو بیان میکند، عنصر مشترک همهی ادیان نمیتواند باشد. الیاده از اتو
متأثر بود ولی سعی کرد با رفع نقایص نظر اتو، نظریهای جامع ارائه دهد. امور مقدس به ساحت فوق طبیعت تعلق دارند و معمولاً فوق العاده، خطیر،
ابدی و قادر و قاهر و سرشار از نیرو پنداشته میشوند و انسان در مواجهه با آنها
احساس میکند که با چیزی متعلق به جهانِ دیگر تماس گرفته است که با واقعیات عادی
زندگی تفاوت دارد. او امرقدس را امری اصیل، بسیط، واحد و تحویلپذیر و غیرقابل
تجزیه و تحویل به حقایق، امور، عناصر، تجارب و معارف دیگر میداند. هر چیز، هر
زمان و مکانی و انسانی و حتی هر حیوان و سنگ و چوبی ممکن است در لحظهای مناسب و
در نتیجة یک تجربة دینی تحول یافته و نشانی از خود بروز دهد که در چشم انسانی و
یا تلقی انسانهایی، تجلّی امر قدسی و نشانی از خدای لایتغیّر، ازلی، بیمنتهی و
خالق همه اشیاء محسوب گردد و البته این منحصر به مردمانی خاص و یا زمانی معین
نیست. ولی الیاده بر خلاف اتو، امر مقدس را تنها در مواجهه با خداوند جستوجو
نمیکند. امر مقدس را عمومیترین پدیده مشترک میان همه ادیان می داند. نماد و اسطوره در نظر الیاده نظر به این که قلمرو مقدس کاملاً متفاوت از تجربههای عادی و روزمره است.
شیوه بیان آن نیز نمیتواند همان بیان عادی باشد؛ تنها از طریق بیان غیرمستقیم و
به وسیله نمادها و یا اسطورهها، که خود صورتِ روایی شدة دستهای از نمادها
هستند، میتوان آنها را بیان کرد. از نظر الیاده، اسطوره بیان می دارد که چگونه موجودات فراطبیعی واقعیت ها
را به وجود آوردند. او بر آن بود که "نمادپردازی دینی، بهترین جلوه پاسخ
خلاقانهای است که انسان به هیبت هستی و حضور در کیهان ناپیدا کران میدهد.
" بسیاری از اشیایی که مادر زندگی روزمره با آنها سروکار داریم، غیر مقدساند.
یعنی تنها خودشان هستند و بس. این که اشیای غیر مقدس «تنها خودشان هستند و بس»
فرق مهم آنها با اشیای مقدس است. اشیای مقدس تنها خودشان نیستند، بلکه در لحظهای
معین میتوانند به چیزی بیش از خودشان برگردانده شوند؛ یعنی میتوانند علامت
چیزی باشند که مقدس است. الیاده کتابی به نام الگوها در دین تطبیقی(1949) دارد که
در این کتاب به تبیین و توضیح نماد های دینی در مقیاس وسیعی می پردازد. بستر تاریخی باور اسطوره ای پيش از پيدايش فلسفه اساطیر به طور کلی، شکلی از هنر و ادبیات محسوب میشدند
اما با ظهور فلسفه افلاطونی این رویکرد در معرض پرسش و زوال قرار گرفت با وجود
رنسانس و پیشرفتهای علمی و فکری و پیدایی منطق استقرایی و گسترش یافتن خرد
انتقادی دکارتی، رویکرد اساطیری در میان تودهها، اعتبار خود را با همان قوت
پیشین همچنان حفظ نمود. ولی گرایش فکری غالب فلاسفه عصر روشنگری بیشتر در جهت
خوار و خفیف کردن اسطوره ها نمایانگر شده بود به عنوان مثال اسپینوزا بر این
باور بود که اساطیر برای تودههایی آفریده شده که عقلشان قادر به درک آشکار و
مشخص امور نیست. نیچه به عنوان یکی از پیامآوران راستین عصر خردباوری، با
دیدگاه و جستاری بدیع، درِ ارتباط با پدیدههای اساطیری را بازگشود او پس از
مطالعات فراوان این گونه نتیجه گرفت که اسطوره اگر چه معنی لفظی آن چندان مورد
توجه فلاسفه نیست اما همگی آنها- و کل بشر- از اسطوره گریز ناپذیرند و هر نوع
اسطوره زدایی نیز خود در حکم نوعی باور اسطورهای است. میرچاالیاده در تحقیقات
خود نمونههایی کاملاً درخشان از این رویکرد را در اندیشههای معاصر از جمله رد
پای بینش و درونمایه های اسطوره ای را در بسیاری از حوادث تاریخی و در گستره
فرهنگ و سیاست و اجتماع آشکار نمود. بنا به اعتقاد الیاده نهضت های کمونیسم و
ناسیونال سوسیالیسم از نظر الیاده دو اسطوره سیاسی عصر حاضر است. در حقیقت جامعه
بیطبقه مارکس ترجمان نوعی امیدهای آخرالزمانی یهودی و مسیحی و همان اسطوره عهد
زرین است که براساس روایات گوناگون در پایان تاریخ جای دارد. الیاده در مقیاس
کوچک و فردی هم انسان معاصر را با نوعی اساطیر پراکنده و مؤثر در تماس میداند.
به اعتقاد وی دنیای کنونی پیوسته در حال آفریدن اسطورههایی برای تقلید است..
الیاده به خوبی ثابت نمود که چگونه اسطوره و رفتار اساطیری تا به امروز باقی
مانده و جزء لاینفک هستی به شمار میآید. نهایت کلام این که حضور اسطوره و
بازسازی آن در جوامع امروز را میتوان دلهره انسان زمانهزدهای دانست که پیوسته
از مرگ و نیستی مطلق خود آگاه بوده و از آن در هراس است. ردیابی اسطوره و بینش اساطیری در ذهن و اندیشه و نهادهای گوناگون فرهنگی،
اجتماعی و سیاسی انسان امروز، از جمله درونمایه هایی است که الیاده در آثار
گوناگون خود بخش هایی را به آن اختصاص داده است. از دیدگاه وی تاریخ و تحقیق
ادیان، همدلی و انساندوستی به بار میآورد که بسی فراتر و اصیلتر از اومانیسم
غیردینی غربی است. هر چند به دلیل فرآیند مستمر دنیوی شدن ممکن است در نظر اول،
این نشانه ها در عصر جديد به چشم نیایند اما با تأمل بیشتر می توان پاره ای از
مضمون های اسطوره ای را در جوامع نوین مشاهده کرد. الیاده اگرچه بر تغییر شکل و
دگرگونی درونمایه های اسطوره ای در عصر حاضر باور دارد، مرگ اسطوره ها را نمی
پذیرد. بنابراین کارکردهای اسطوره را می توان بصورت ذیل دسته بندی و خلاصه کرد: 1.
توضیح و توجیه حقایق طبیعی و فرهنگی 2.
تایید یا ارزش گذاری و توضیح دهنده ی آئین ها
و شعایر. 3.
توصیف سرچشمه و پایان جهان و موضوعاتی همچون
بهشت و... که مردم هرگز ندیده اند 4.
درمان. اما نقش دین این است که شرایط «مواجهه با قدسی را ایجاد نموده و ارتقا
بخشد» و همان گونه که الیاده خود نوشته است: «آدمی را از شرایط هستی دنیوی و
تاریخیاش بیرون آورد و وجود او را به جهانی با کیفیتی دیگرگون و عالمی ذاتاً
متفاوت، متعالی و مقدس فرا بیفکند.» همین نقش اساسی دین که در واقع بیانگر عالیترین
آرزو و آمالهای انسانی است، همان چیزی است که در همه اساطیر کهن و میانه،
انعکاس یافته و الگوهای کلی و موضوعات اساسی این اساطیر را شکل داده است. این
الگوهای کلی را الیاده، صورتهای مثالی مینامد و مقصود از آن «افعال مثالی هستند
که خدایان یا قهرمانان، آنها را در آغاز و یا در زمان اساطیری انجام دادهاند و
بشر بعدی این افعال را تکرار میکنند... اساطیر و شعائر دین کهن دوباره لحظه
آفرینش را زنده میکنند هنگامی که همه چیز داده میشد» و از جمله این صورتهای
مثالی فرار از تاریخ و بازگشت به این لحظه آغازین آفرینش است که از مهمترین
آرزوهای تمامی مردمان باستان و موضوع بیشتر اساطیر کهن است. ارزیابی و نقد نظریه ی الیاده الیاده
منشاء دین را واقعیت داشتن امر مقدس و مواجهه ی بشر با این امر می داند.
بدین لحاظ نظریه الیاده نظریه ای خدا گرایانه است؛ ولی نقد هایی هم بر نظریه او
وارد شده است : 1. مشهورترین انتقادی که از او میشود، تعمیمهای ذهنی و
گسترده اوست که به حد کافی بر دادههای مشخص تاریخی و تجربی مبتنی نیستند بلکه
مبتنی بر دادههایی هستند که بدون توجه به شرایط زمانی و مکانی و به طور گزینشی
از اقوام و ملل مختلف و از زمانهای مختلف جمعآوری شدهاند به نحوی که برخی او
را متهم میکنند که از ذکر دادههایی که موافق نظریههای او نیستند خودداری کرده
است. 2. الیاده مدعی است که روش او تطبیقی و جهانی است، یعنی عناصری را از ادیان
مختلف جهان با هم مورد تطبیق قرار میدهد و به نتایجی نیز میرسد، ولی بررسی او
جهانی نیست. به عنوان مثال ادیان چین و نیز اسلام را درنظر نگرفته است. به عنوان
مثال، الیاده تاریخیگری انسان مدرن را معلول سنت یهودی – مسیحی میداند. به
عبارت دیگر، خود یهودیت و مسیحیت را عامل پیدایش فلسفههای سکولار میداند. او
میگوید: خود عقاید یهودی – مسیحی موجب شد که روند تفکر مدرن به تاریخیگری
و سکولاریسم بینجامد. ولی اسلام هم به طور مشخص با یهودیت و مسیحیت در این نکته
شریک است که امر مقدس را صرفاً بیرون از تاریخ نمیبیند، بلکه امر مقدس را در
همه جا و همهی زمانها حاضر میداند. اگر نفس این تفکر موجب پیدایش سکولاریسم و
تاریخیگری در غرب شد، چگونه است که در حوزه اسلام عکس این تحول رخ داد. مسلماً
عوامل مهم دیگری باید در کار باشد که بررسی آنها از موضوع بحث ما خارج است. در
واقع الیاده بدون بررسی اسلام و یا ادیان چینی، به تعمیمی شتابزده روی آورده
است. 3. الیاده در ادیان مختلف، نمادها و اسطورههایی را مییابد که نشان میدهند
امر مقدس واقعیت دارد و سپس میان ادیان مختلف و دین با ادیان باستانی ارتباط
برقرار میکند. امّا به کار بردن چنین روشی در ادیان آسان نیست. در هر یک از
ادیان، نمادها و اساطیر فراوانی یافت میشوند که با تحلیل الیاده سازگاری ندارد.
همه ادیان از ماهیت و عناصر یکسانی برخوردار نیستند و تفاوتهای عمیقی میان آنهاست.
لذا نمیتوان با یافتن چند عنصر مشابه، نظریهای کلی درباره همه ادیان ارائه
داد و ساختار همه ادیان را از این طریق نمایاند. 4. مشکل دیگر نظریهی الیاده به مفهوم امر مقدس مربوط میشود. او این مفهوم
را چیزی وسیعتر از خدای ادیان ابراهیمی میگیرد، ولی به طور دقیقی مشخص نمیکند
که این امر چیست که مقدس نامیده میشود و برای مردم باستانی چنین اهمیت یافته
است؟ خود الیاده میگوید: میتوان آن را از این طریق به صورت نماد در آورد که
مرکزی را تصویر کرد که رسیدن به آن دشوار است. الیاده با این تمثیل، حالت تناقض
آمیز توصیف امر مقدس را نشان میدهد. علاوه بر این، این سؤال هنوز پا برجاست که
چرا امر مقدس چنین است و میتواند منشاء دینداری و یا خود دین واقع شود؟ الیاده
می گوید: «جدیدترین و نافذترین تدوین و تنسیق قدسیت - به عنوان جوهر یگانه و
تحولناپذیر همه تجربههای دینی - از آن میرچا الیاده است. » وی در کتاب مقدس و
نامقدس، مفهوم امر قدسی را، که فقط اتو به تجربه دینی مخصوص خداوند تعبیر کرده
بود، به نمادها و شعایر تمام فرهنگها، اعم از ابتدایی و ادیان جهانی، گسترش
داد. او معتقد بود امر قدسی را میتوان در مکانهای مقدس همچون معابد تجربه کرد.
"«این حس و معنای قدسی بودن غالبا به درختان، سنگها، کوهها و اشیای مشابه
دیگر، که به نظر میرسد قدرت اسرارآمیز در آنها خانه دارد، نسبت داده میشود.
»" 5. اشکال دیگری نیز وجود دارد که به شیوه پدیدار شناسی
باز میگردد و آن این است که آیا اصولاً آن گونه که پدیدارشناسان دین مدعی
هستند، میتوان ذهن را از همه پیش فرضها و ذهنیتهای پیشین پاک کرد و یا این که
حتی در بهترین شرایط ذهن همچنان گرانبار از فرضیهها و نظریهها بوده ودینداری و
بیدینی فرد و یا نوع تدین او در جهتگیری و فهم او نمیتواند بیتأثیر باشد. با
وجود این، به نظر میآید که شیوه پدیدار شناسی نسبت به روشهای فروکاهشیِ پیشین،
از آفات و اشکالهای کمتری برخوردار باشد.
|
|
|
|